بازدید امروز : 48
بازدید دیروز : 72
بسم الله الرحمن الرحیم
جدای از متن و محتوا و حواشی حضور مردان دولت در تشییع جنازه چاوز هر چند مثل برخی از رفتارها و مواضع رئیس جمهور که قطعا خلاف عرف و قاعده است و جای انتقاد دارد اما...اما نباید در جو نقد و نظر اصل اصول نظام را فراموش کنیم به جای اصلاح رفتاری یا گفتاری خرابی هم به بار بیاوریم. اشتباه بودن شیوه نامه نگاری و تعابیر اغراق آمیز رئیس جمهور یک بحث است( که جای هیچ تردیدی در اشتباه بودن آن نیست) و لزوم تقدیر از پیشتازان جبهه ضد استکباری مقوله دیگریست و نباید باهمدیگر خلط شوند.
نباید از انصاف بگذریم که ظهور چاوز در حوزه سیاسی منطقه جغرافیایی آمریکا و حساسیت و اهمیت استراتژیک آن برای ابرقدرت منطقه آمریکا( که تعبیر حیات خلوت آمریکا را نیز یافته است) نشان میدهد نفس عملکرد دولت در این منطقه و منطقه خاورمیانه درست و سنجیده بوده( هرچند باز هم تکرار میکنم متن و محتوای آن بسیار جای نقد دارد) و نباید به بهانه انتقاد کلیت آن را زیر سوال بریم چرا که ارتباط برقرار کردن با ملتهای مستضعف یکی از آرمانهای اصلی امام و انقلاب است که در دولت احمدی نژاد بخشی از این امر مهم تحقق پیدا کرد. اتحاد و نزدیکی ملتهای ایران و ونزوئلا (آن هم بدون مصادره کردنش برای افرادی خاص) این نیست مگر نتیجه تعلقات مشترک انقلابی ملتهای تحت ظلم و آسیب دیده از استعمار و استکبار جهانی و از پیامدهای بیداری شیرین ملت انقلابی ایران است.
باور کنیم که جرات و جسارت ملت ایران در ساقط کردن ژاندارم منطقهای آمریکا قدمی بزرگ برای بیدار بیدار شدن ملتهای دیگر است لذا تقویت این جبهه تحت هر عنوان، یا شخص یا گروهی که صورت گرفته باشد یک ضرورت و تکلیف انکار ناپذیر است.از طرف دیگر زیر سوال بردن همه دست آوردهای مثبت یک دولت( صرف نظر از اشتباهات فاحش و غیر قابل اغماض آن) دور از منطق و انصاف است. در مسائل پیش آمده طی چند روز و چند ماه گذشته عدهای با سوء استفاده از فضای بوجود آمده و حواشی آن پا را از انتقاد فراتر نهاده دست به تخریب و اتهام زنی میکنند. به نظر میرسد با سمت و سوی مغرضانهای که برخی از این انتقادها دارند باید ریشه این انتقادها را در جبهه مخالفین نظام و انقلاب جستجو کرد که با سوء استفاده از موقعیت پیش آمده و به بهانه نقد دولت مردان به تخریب دست آوردهای نظام و انقلاب دست میزننند.
تمسخر و تحقیر چاوز و روابط او با ایران یکی از این پروژه هاییست که تحت عنوان انتقاد پیگیری میشود. عقده گشایی از مردی چون چاوز که به نماد و سمبل استکبار ستیزی در قاره آمریکا و جهان تبدیل شده به بهانه برخی رفتارهایش با فحاشی و ایجاد جو توهین و افترا بیشتر به نفع جبهه استکبار است تا جبهه خودی( هر چند انتقاد منصفانه و با استدلال را کسی رد نمیکند و ما خود از منتقدان سرسخت رئیس جمهور هستیم) ایستادن در برابر آمریکای جهان خوار عین مسلمانی است هر چند عنوان و تابلوی مسلمانی هم بر سر در خانهاش هم نباشد.
با مقایسه رفتار دوستانه چاوز با ایرانیان و همراهی با همدلی او ملت و دولت و حکومت ایران با رفتار کشورهای به ظاهر مسلمان منطقه میتواند بهترین شاخص برای تشخیص اسلامی بودن یک رفتار باشد. حمایت چاوز از انقلاب ایران( و نه صرفا سیاستهای اقتصادی ایران که احیانا منافعی هم برای کشور و ملت ونزوئلا داشته باشد والبته سهم ایران هم در این قضیه کم نیست) در همسایگی ابرقدرت یکه تاز منطقه و جهان میتواند جبههای جدید و بزرگ در برابر این غده نفرت انگیز استمعاری باشد که خط مقدم آن کشورهای آمریکای جنوبی است. در حال حاضر حمایت، تجلیل و تقدیر از رهبران چنین کشورها و ملتهایی در نفس و اصل امری ضروری و تکلیفی واجب است.
چرا که مقاومت در برابر جبهه باطل متاثر از پیامدها و پیامهای نورانی نظام و انقلاب و در راس آن امام (ره) و رهبری است. لذا در حال حاضر هر گونه اظهار نظر مغرضانه و جهت دار درباره چاوز به هر بهانهای و همراه با تحقیر و توهین و تمسخر معادل حمله نامتقارن و غیر مستقیم به دست آوردهای فرهنگ استکبار ستیزی امام و انقلاب است. مراقب باشیم برخی انتقادها به رفتارهای غیر اسلامی چاوز رنگ و بوی سم پاشی علیه کسی گیرد که عملا در راستای سیره الهی و دینی حضرت امام (ره) عمل کرده و با پیروی از ایشان است که ملتها در برابر شیطان اکبر آمریکا و شیطان اصغر و دنباله شیطان بزرگ در منطقه یعنی: اسرائیل و هم پیمانانش ایستادهاند.
عدهای خواسته یا ناخواسته خط انحرافی نزدیکی با آمریکا را دارند و تسهیل برقراری رابطه با آمریکا لذا هر گونه برقراری رابطه با کشورهای مستقل و انقلابی از سوی هر دولتی باعث رنجش و ناراحتی این عده خواهد بود لذا باید ریشه حملات در فضای سایبری و برخی نشریات داخلی و خارجی را قطعا باید در راستای اهداف سیطره جهانی امپریالیسم آمریکا و سرکوب ملتهای مستقل و آزادی خواه دانست.
از پیامدهای مبارک حضور سفیران سیاسی و فرهنگی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در منطقه آمریکای جنوبی افزایش موج گرایش مردم مستضعف و استعمار زده منطقه به سوی اسلام ناب و انقلاب ایران است.
این میتواند فصل جدیدی باشد برای جبران مناطق از دست رفته که در چند سال بعد از انقلاب به خاطر ضعف و کوتاهی در سیاست خارجی و سیاست گذریهای اشتباه گذشته و احیانا سنگ اندازیهای دشمنان در برخی موارد به دست وهابیت تکفیری سلفی( در اغلب موارد) و بهائیت و مسیحیت افتاده است( برای مثال کشورهای استقلال یافته از شوروی سابق) به دست اوردن جبههای بزرگ و حساس در برابر دشمن درجه یک ملتهای مظلوم و غارت زده به نمایندگی ملتها و دولتهای آمریکای جنوبی با حضور ایران به عنوان سمبل این حرکت در قلب آمریکای جنوبی ونزوئلا میتواند برگ برندهای مهم و مهرهای استراتژیک برای جبهه مستضعفین در بازی ناعادلانه شطرنج سیاسی غرب باشد. کیش شاه کوسه خونخوار تمدن غرب در کنج خانهاش انشاءالله آغازی مبارک برای مات کردن این دشمن قسم خورده و سر سخت باشد.
درباره اهم مواضع چاوز باید به این موارد اشاره کرد:
1. چاوز یکی از منتقدین سرسخت “رژیم صهیونیستی” و آمریکا بود.
2. چاوز به خاطر مواضع “ضد امپریالیستیاش” از محبوبیت زیادی در میان ملتها برخوردار بود
3. “هوگو چاوز ” رئیسجمهور فقید ونزوئلا، مواضع سازمان ملل متحد
در قبال تجاوزگری اخیر اسرائیل و “برنامه هستهای ایران” را شرمآور خوانده است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک